بررسی دین هندو و تصوف، نشان از وجود شباهتهای فکری و عملی عالمانی است که آثارشان محل تأملی جدی است. عبدالله قطببنمحیی جهرمی صوفی قرن نهم هجری قمری در جنوب فارس در چند فرسخی جهرم، شهرکی به نام اخوانآباد تأسیس کرد و توانست افکار و اندیشههای خود را نشر دهد. وی در مهمترین تألیف خود یعنی مکاتیب، به هند، آموزههای هندویی و شاعر عارف، امیرخسرو دهلوی، اشاره میکند. مکاتیب، نه تنها دربردارندهی آموزههای اخلاقی، تربیتی و مسائل غامض عرفانی است؛ بلکه هند را سرزمینی میداند که حضرت آدم(ع) در آن هبوط کرد. عبدالله قطب، ضمن مخالفت با ریاضتهای سخت هندوان آن را خطایی بزرگ میداند و حتی برخی اشعار و افکار امیرخسرو دهلوی را برخاسته از این تفکرات هندویی دانسته و به نقد آنها میپردازد؛ اما برخی نامههای مکاتیب در مسئلة حقیقت دیو و فرشته، دربردارندة مضامین اوپنیشاد بوده و نوعی پیوند روحانی با باورهای هندویی به چشم میخورد. همچنین بررسی ذکر، فکر و مراقبه در مکاتیب و تطبیق آن با کیش هندویی، نشان میدهد که فنون تمرکز برای رسیدن به حقیقت و خلاصی روح از جسم و چگونگی ذکر عملی در توصیههای او به مریدان و مخاطبانش وجود دارد.