رابطه عرفان و جامعه شناسی

نوع مقاله : مقاله پژوهشی

نویسندگان

1 دانشیار گروه جامعه شناسی دانشگاه تربیت مدرس، تهران )نویسنده مسئول(

2 گلستان 5 طبیعت 8

چکیده

بسیاری از علوم می­توانند از منظر موضوع با یکدیگر وجه اشتراک داشته باشند و یا ممکن است بعضی موضوعات با باورهای یک علم، در عمل برای علوم دیگر پیامدهایی داشته یا موضوعات قابل بررسی بوجود آورند و این قبیل موضوعات چندان قابلیت کارکرد بینا­رشته­ای دارند. می­توان عرفان و جامعه­شناسی را از جمله این علوم دانست.عرفان و جامعه شناسی از جهت موضوع با یکدیگر وجه اشتراک ندارند، بلکه عرفان از حیث جلوه ها و پیامدها ی اجتماعی مسائلی را پدید می آورد که قابلیت مطالعه جامعه شناختی دارد و از این حیث می تواند مطالعه بینارشته ای میان عرفان و جامعه شناسی صورت گیرد. عرفان به معنای شناخت بوده و برای یافتن و پیوستن به حقیقت از طریق «شهود»، «تجربه درونی» و «حال»، آدابی دارد و با چنین نگاهی، بیشتر دارای حالت فردی و شخصی است. ما در جامعه شاهد بسیاری از کنش­ها و رفتارهایی از افراد هستیم که به زبان جامعه­شناسی، نمی­توان تعریفی از آنها به دست آورد، ولی با زبان عرفانی، قابلیت بیان و مطرح شدن را دارند.بطور مثال، تصور و تلقی بسیاری از مردم از جایگاه الهی و معنوی امام، مبنای بسیاری از موفقیت­های ایشان در هدایت انقلاب بود. تا جایی که حتی دیدن تصویر امام در ماه را باور داشتند. مقاله حاضر در تلاش است تا نشان دهد که می­توان میان جامعه­شناسی و عرفان ارتباط برقرار کرد. به همین دلیل، موضوعاتی را که می­تواند از عرفان به جامعه­شناسی و بالعکس مباحثی که از جامعه­شناسی به عرفان پل بزند، دسته­بندی کرده و در حد بیان صورت مسئله به آن پرداخته شده است.

کلیدواژه‌ها