پژوهشکده امام خمینی(س) و انقلاب اسلامیپژوهش های عرفانی2645-75201120180823تاثیرپذیری امام خمینی از سامانه سیر و سلوک در بیان قرآن کریم12181302FAمجتبی بهرامی پور اصفهانیدانشجوی دکتری عرفان اسلامی و اندیشه امام خمینی (ره) پژوهشکده امام خمینی و انقلاب اسلامی، عضو هیئت علمی دانشگاه شیخ بهایی اصفهانJournal Article20180210سلوک در قرآن دارای یک شبکه مفهومی متشکل از واژههای به هم پیوستهای است که به طور هدفمند کنار هم قرار گرفتهاند. این شبکه مفهومی همان است که حوزه معنایی سلوک و یا سامانه سلوک نامیده میشود. برای کشف مفهوم دقیق سیر و سلوک در قرآن و همچنین در دیدگاه امام خمینی لازم است از ماهیت عناصری که تشکیلدهنده حوزه معنایی سلوک در قرآن و در اندیشه ایشان است و از ارتباط معنادار میان آنها آگاه شد. عبارت <br /> صراط مستقیم یکی از مهمترین عبارات حوزه معنایی سیر و سلوک در قرآن کریم است. بر این اساس، سیر و سلوک در قرآن کریم یک فرآیند کیفی رو به رشد و بالنده و کمالیابنده است که محور آن روش بندگی است. در ساختمان مفهومی سلوکی امام خمینی، واژههای هجرت و سفر کلمههایی هستند که بر حوزه معنایی سلوک تأثیر میگذارند. حوزه معنایی سلوک از نظر امام خمینی در موارد متعددی با حوزه معنایی سلوک قرآن پیوند خورده است و نقاط مشترکی دارد و در مواردی نیز این دو حوزه معنایی جدای از هم سامان یافته است.<br /> سلوک در قرآن دارای یک شبکه مفهومی متشکل از واژههای به هم پیوستهای است که به طور هدفمند کنار هم قرار گرفتهاند. این شبکه مفهومی همان است که حوزه معنایی سلوک و یا سامانه سلوک نامیده میشود. برای کشف مفهوم دقیق سیر و سلوک در قرآن و همچنین در دیدگاه امام خمینی لازم است از ماهیت عناصری که تشکیلدهنده حوزه معنایی سلوک در قرآن و در اندیشه ایشان است و از ارتباط معنادار میان آنها آگاه شد. عبارت <br /> صراط مستقیم یکی از مهمترین عبارات حوزه معنایی سیر و سلوک در قرآن کریم است. بر این اساس، سیر و سلوک در قرآن کریم یک فرآیند کیفی رو به رشد و بالنده و کمالیابنده است که محور آن روش بندگی است. در ساختمان مفهومی سلوکی امام خمینی، واژههای هجرت و سفر کلمههایی هستند که بر حوزه معنایی سلوک تأثیر میگذارند. حوزه معنایی سلوک از نظر امام خمینی در موارد متعددی با حوزه معنایی سلوک قرآن پیوند خورده است و نقاط مشترکی دارد و در مواردی نیز این دو حوزه معنایی جدای از هم سامان یافته است.پژوهشکده امام خمینی(س) و انقلاب اسلامیپژوهش های عرفانی2645-75201120180823سیر دگرگونی دیدگاه عطار نیشابوری نسبت به ابلیس234881305FAشکرالله پورالخاصاستادیار گروه آموزشی زبان و ادبیات فارسی، دانشگاه محقق اردبیلیبهروز مهریدانشجوی دوره دکتری زبان و ادبیات فارسی، دانشگاه محقق اردبیلیJournal Article20180213یکی از موضوعاتی که همواره در عرفان اسلامی محل برخورد آراء مختلف بوده است، مسئله شیطان و نافرمانی وی از امر خداوند مبنی بر سجده بر آدم است؛ تا جایی که گروهی از بزرگان عرفان همچون حلاج، احمد غزالی، عینالقضات همدانی، خرقانی و دیگران به دفاع از شیطان پرداخته و نافرمانی وی را ناشی از دو امر تقدیر الهی و عشق راستین شیطان به معشوق ازلی میدانند. از همین رهگذر، این مسئله در آثار عطار <br /> نیز ـ به عنوان یکی از مهمترین و تأثیرگذارترین عارفان مسلمان ـ نمود ویژهای یافته است. از طرفی در برخی از آثار وی از شیطان به بدی یاد شده و از طرفی، در دیگر آثارش در کنار این مسئله از دو امر فوق، یعنی تقدیر الهی و عشق شیطان به خداوند یاد شده است. به طوری که از مجموع این سخنانِ متناقضنما، سیمای کاملاً دوگانهای از شیطان در برابر خواننده قرار میگیرد. این مقاله، بدون هیچگونه سوگیری خاص، در صدد است که این اندیشه را در سیر تحولات روحی عطار و با تکیه بر آثار او بررسی نماید. پژوهشکده امام خمینی(س) و انقلاب اسلامیپژوهش های عرفانی2645-75201120180823کرامات اولیاء، بازشناسی و بازتعریف497581307FAمحمد رودگراستادیار گروه عرفان اسلامی پژوهشکده امام خمینی و انقلاب اسلامیJournal Article20180224کرامات همانند معجزات از علل خفیه غیبی و فراطبیعی برخوردارند که بشر هر اندازه در علوم و فنون پیشرفت کند، نمیتواند به کشف تامه آن علل نایل گردد. این حقیقت گرچه باعث ناشناخته بودن و غیرقابل تعریف بودن کرامت است اما دلیل نمیشود که نتوان برگرفته از شاخصههای ممتاز موجود میان آن و دیگر پدیدههای مشابه، آن را بازشناسی ننمود و به تعریفی دقیقتر، با رویکردی علمی و پژوهشی دست نیافت. تعاریفی که از کرامات اولیا در منابع مختلف وجود دارد، تعاریف دقیقی نیست. دستیازی به نوعی واقعگرایی خاص که کرامات نیز در آن به عنوان یک واقعیت به رسمیت شناخته شود، از ثمرات این بازشناسی و بازتعریف است. برای این کار، ابتدا به اصل واژه کرامت میپردازیم، آنگاه جایگاه کرامات را در میان خرق عادات میسنجیم، نسبت آن را با کشف و شهود بیان میکنیم، سپس تعریفهای ارائه شده از کرامات را بیان کرده، با توجه به شاخصههای یافت شده، این مفهوم را بازتعریف میکنیم.پژوهشکده امام خمینی(س) و انقلاب اسلامیپژوهش های عرفانی2645-75201120180823عنوان گذاری و تحلیل فص ابراهیمی بر اساس شرح قیصری و جندی779381309FAنرجس رودگراستادیار گروه فلسفه جامعه المصطفی العالمیهJournal Article20180228کتاب <em>فصوص الحکم</em> ابن عربی متشکل از 27 فص است و هر فص به یکی از انبیاء <sup>(ع)</sup> اختصاص دارد. فصّ هر حکمت عبارت است از خلاصه علومی که در روح هر نبی به اقتضای اسم غالب بر آن نبی وجود دارد و علوم و اسراری که هر پیامبر به گونهای متفاوت نسبت به پیامبر دیگر، واجد آن است. «هَیَمان» حکمتی است که از نظر ابن عربی، باعث تمایز حضرت ابراهیم<sup>(ع) </sup>از سایر انبیاء شده است. وی در ذیل «فصّ حکمة مهیِّمیة فی کلمة إبراهیمیة» چند اصل از اصول عرفانی را بیان میکند. این اصول به نوعی با بحث هیمان در ارتباط هستند. در این پژوهش <br /> عنوان بندی و تحلیل مطالب این فص طبق نظر و شرح شارحانی چون قیصری و جندی صورت گرفته است. حاصل این عنوان بندی و تحلیل با روش توصیفی تحلیلی، عنوان گذاری به این شرح است: 1ـ هیمان ابراهیمی<sup>(ع) </sup>؛ 2ـ تخلّل و خلّت ابراهیمی<sup>(ع) </sup>؛ 3ـ قرب فرائض و قرب نوافل؛<br /> 4ـ الوهیت (رابطه إله و مألوه)؛ 5ـ نقد برهان صدیقین حکما و ارائه برهان صدیقین عرفانی؛<br /> 6ـ جبر و اختیار.پژوهشکده امام خمینی(س) و انقلاب اسلامیپژوهش های عرفانی2645-75201120180823بازخوانی حدیث معرفت نفس بر اساس قرائت عینیت در عرفان ابن عربی9511281311FAحسن مهدی پوراستادیار پژوهشکده امام خمینی و انقلاب اسلامیمحمد امین زارعدانشجوی دکتری تخصصی، پژوهشکده امام خمینی و انقلاب اسلامیزهرا عبدالمحمدیدانشجوی دکتری تخصصی، پژوهشکده امام خمینی و انقلاب اسلامیJournal Article20180207حدیث معرفت نفس «من عرف نفسه عرف ربه» در آثار ابن عربی دارای بیشترین تواتر میان احادیثی است که مورد استشهاد اوست. در میان قرائتهای متنوعی که وی از حدیث مذکور دارد قرائت عینیت نفس و رب قابل تأمل است. عینیت مورد نظر وی مربوط به حقیقت انسان است که در ساحت صقع ربوبی معنای خود را باز مییابد. این نوشتار با بررسی امکان چنین مسئلهای، به تبیین عینیت نفس انسان با ربوبیت، از مجرای غیب الغیوب، احدیت و واحدیت پرداخته است. بنابراین، تحلیلی است برای توجیه اینکه چگونه از نظر ابن عربی قرائت عینیت از حدیث معرفت نفس امکان پذیر است. ﻣﺒﺎﺣﺚ ﻣﺮﺑﻮط این موضوع در ﻣﻮاﺿﻊ ﭘﺮاﮐﻨﺪهای از آﺛﺎر وی ﻣﻄﺮح ﺷﺪه اﺳﺖ. ﭘﮋوﻫﺶ ﺣﺎﺿﺮ ﻧﺸﺎن ﻣﯽدﻫﺪ ﮐﻪ ﻣﺠﻤﻮﻋﻪ اﯾﻦ ﻣﺒﺎﺣﺚ در آﻣﻮزهﻫﺎی شیخ اکبر در ﻗﺎﻟﺐ ﯾﮏ سیر ﺳﺎزوار، ﻗﺎﺑﻞ ﺻﻮرت ﺑﻨﺪی اﺳﺖ.پژوهشکده امام خمینی(س) و انقلاب اسلامیپژوهش های عرفانی2645-75201120180823فطرت اصیل آدمی و ارتباط آن با اخلاق از دیدگاه امام خمینی و آبراهام مزلو11314181313FAهادی وکیلیدانشیار پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگیآیلار ملکیدانشجوی دکتری عرفان اسلامی و اندیشه امام خمینی(ره)- پژوهشکده امام خمینی و انقلاب اسلامیJournal Article20180226در اندیشه امام خمینی و آبراهام مزلو (پدر جنبش روانشناسی انسانگرای «نیروی سوم»)، وجوه تشابه مهمی درباره «فطرت انسان» به چشم میخورد. از منظر امام خمینی و مزلو، فطرت انسان مایه امتیاز نوع بشر از سایر موجودات بوده و مثبت و خوب معرفی شده است. نکته مهم این است که انسان دقیقاً به اقتضای همین فطرت، خواهان کمال و سعادت و تعالی شمرده میشود و اخلاق فاضله را در خویش محقق میکند و لذا تکامل این موجود کمالطلب در راستای چنین فطرتی جریان مییابد. بر اساس این دو رأی، اگرچه فطرت انسان مثبت و خوب توصیف میشود اما تحت تأثیر عوامل منفی مختلف و شرایط نامناسب، گاه منشأ شرارت میشود؛ البته این شرارت امری ذاتی محسوب نمیشود. در تعریفی که امام خمینی از فطرت انسان به دست میدهد، بر جهات جسمی آدمی تأکید نمیشود؛ و این در حالی است که مزلو ابعاد جسمانی و فیزیولوژیکی آدمی را در تعریف فطرت میگنجاند.پژوهشکده امام خمینی(س) و انقلاب اسلامیپژوهش های عرفانی2645-75201120180823مقام ذات و الوهیت حق نزد ابن عربی115119494FAJournal Article20190422در این مقاله، دو نظر از نظریات ابداعی و اختصاص ابن عربی بررسی شدهاست: 1. تفکیک میان مقام ذات و الوهیت (اسما و صفات) خداوند. از آنجا که عرفان و بهخصوص عرفان ابن عربی مبتنی بر نظریة تجلی و ظهور است، دیدگاه او در ساختار همین نظریه قابل فهم و درک است؛ به عقیدة وی، ذات حق به هیچ نحوی از انحا، در عالم ظهور و تجلی نکرده بر این ساس هم هیچ راهی برای درک ذات خدا در اختیار بشر نیست. ذات او نه تنها در ازل «کنز مخفی» بود، بلکه هماکنون نیز از نظرها نامرئی است. طبق این نگاه به ذات حق است که ابن عربی مخالف اثبات وجود خدا از طریق براهین عقلی است و معتقد است که ذات حق را تنها از راه شهود باطنی میتوان فهمید، لیکن از طریق شهود نیز هیچ کس نمیتواند نسبت به ذات حق احاطه یابد. این دیدگاه ابن عربی مخالف نظر اهل نظر (متکلمان و حکما) میباشد که تلاش بسیاری انجام دادهاند تا از طریق براهین مختلفی همچون جهانشناسی، وجودشناسی، اتقان صنع، برهان صدیقین و مانند آن، وجود خدارا اثبات کنند. 2. همچنین ابن عربی بر اساس محور قرار دادن نظریة تجلی و ظهور بر این باور است که «علم تابع معلوم» است و مقصود وی از «معلوم» وجود خداوند است و می گوید مادام که خداوند خود را در عالم ظاهر وآشکار نساختهاست، ما نمیتوانیم به وجود او پی ببریم، زیرا علم و آگاهی ما تابع تجلی و ظهور اوست .این دیدگاه وی نیز در تقابل با دیدگاه متکلمان و حکماست، زیرا آنها بر این باورند که انسان بهصورت نظری و با قطع نظر از ظهور و تجلی خداوند، می تواند وجود او را اثبات است، نتیجة این دیدگاه اهل نظر این است که «معلوم تابع علم» است و انسان بهصورت انتزاعی توانائی اثبات وجود خدارا دارد. روش نویسنده در نوشتن این مقاله، روش جمعآوری اطلاعات بر اساس متون ابن عربی و توصیفی است.