1
دانشجوی دکتری عرفان اسلامی، پژوهشکده امام خمینی)س( و انقلاب اسلامی)نویسنده مسئول(
2
دانشیار گروه مطالعات تطبیقی عرفان، پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی
چکیده
عارفان در مواجهه با حقیقتی فرامادی و متعالی از تجربهای متمایز نسبت به تجربههای حسی در جهان مادی برخوردارند. ایشان برای بیان تجارب عرفانی خویش ناچار به استفاده از الفاظ زبان مرسوم بین انسانها هستند، به نظر میرسد در مرحله قبل از بیان تجارب عارفانه، معرفت و درک عارف تحت تاثیر چارچوب های اعتقادی و فرهنگی خاصی باشد و این تاثیر در بیان وی از تجربیاتش نیز برقرار است. اما به طور کلیتر زبان عرفان باید دارای نظریه های زبانی خاص خود باشد که این نظریات را میتوان از نظریه های زبانی فلسفه زبان و زبان دین استخراج نمود.
در این جستار با بررسی نظریه های زبانی در فلسفه زبان و زبان دین به دو نظریه برمیخوریم که متناسب با ماهیت عرفان و زبان عرفان هستند، یکی نظریه فلسفی کاربردی ویتگنشتاین و دیگری نظریه دینی روح معنا. طرح این نظرات و سویه های مختلف مباحث مرتبط با آن به عنوان نظریه هایی در زبان عرفان از موضوعات مورد بررسی این نوشتار است.